دیروز به جرم بالا رفتن از قلبت دستگیر شدم !
بیا بهشون بگو ساکن قلبم دزد نیست !
***************
در بیکران دور ، بر روی سنگ گور / با دست
سرنوشت ، با جوهر سرشت
دستی نوشته بود ، آرامگاه عشق . . .
***************
عشق تنها سهم مرغ عشق نیست ، میتوان عاشق شد و
گنجشک وار زیست . . .
***************
گفتی که دگر در تو چنان حوصله ای نیست / گفتم که
مرا دوست نداری گله ای نیست
رفتی و خدا پشت و پناهت ، به سلامت / بگذار بسوزد دل من
مسئله ای نیست . . .
***************
خستگی ها برایم بی معنا میشود آنگاه که احساس میکنم
تو همیشه در کنار من هستی
***************
مادر را به خاطر مهر مادریش دوست دارم
شمع را به خاطر از خود گذشتگی اش
گل را به خاطر زیبایی اش
و تو را بدون آن که بدانم چرا ، به اندازه تمام دنیا دوست
دارم . . .
***************
از دیده به جاش اشک خون می آید / دل خون شده ، از
دیده برون می آید
دل خون شد از این غصه که از قصه عشق / می دید که آهنگ جنون
می آید . . .
***************
گفتی دوستم داری به اندازه قطرات بارانی که بر روی
صورتت میریزد
و من هم دوستت دارم بدون توجه به چتری که روی سرت گرفتی . . .
***************
تو این دنیا تو این عالم / میون این همه آدم
ببین من دل به کی دادم / به اون کس که نمیخوادم
دلم شیشه دلش سنگه / واسه سنگه دلم تنگه
**************
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود ، هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی
نداشتم و هنگامی تشنه آتش شدم ، که در برابرم دریا بود و
دربا و دریا . . .